خطبه: همه را تسلیم می کنم
این مقاله و فایل خطبه صوتی برگرفته از سرود بزرگ ایمان با عنوان «همه را تسلیم میکنم» است، توصیه میکنم قبل یا بعد از شنیدن پیام یا خواندن مقاله، به این ویدیوی یو تیوب گوش دهید. در این مقاله، من قصد دارم برخی از حقایق کتاب مقدس را در سرود معروف "من همه را تسلیم کنم" باز کنم در کتاب ایوب 11:13-19 می توانیم کلمات الهام بخش را بخوانیم. اینها سخنانی است که یکی از مشاورانش به ایوب گفته است. در زندگی هر فردی باید از مقاومت در برابر خدا دست بردارد و تسلیم و تسلیم او شود. وقتی تسلیم می شویم با خدا صلح می کنیم و آرامش خدا را به دست می آوریم. ایوب 11:13-19 CEV دلت را به خدا بسپار در دعا به او روی آورید، 14 و گناهان خود را رها کنید-- حتی کارهایی که در خفا انجام می دهید 15 پس شرمنده نخواهید شد. شما مطمئن خواهید بود و بی باک 16 مشکلات شما برطرف خواهد شد مثل آب زیر پل، 17 و تاریک ترین شب شما روشن تر از ظهر خواهد بود 18 تو امن و امان خواهی بود، پر از امید و از نگرانی خالی شد 19 بدون ترس خواهید خوابید و بسیار مورد احترام باشید.» دوست ایوب اعلام می کند که تسلیم گرمای خود به خدا فواید معنوی زیادی به همراه دارد. وقتی تسلیم شدی… شرمنده نخواهید شد شما مطمئن خواهید بود شما نترس خواهید بود مشکلاتت برطرف میشه شما در امنیت و آرامش استراحت خواهید کرد بدون ترس خواهید خوابید مورد احترام خواهید بود به نظر من این است که کلمه بیان می کند که تسلیم کامل چیز خوبی است. من در حال نوشتن یک سری وبلاگ در مورد سرودهای بزرگ ایمان هستم. ما میتوانیم از کسانی که قبل از ما راه مسیحی را پیمودهاند و عمیقترین افکار خود را در ملودیها قرار دادهاند، چیزهای زیادی بیاموزیم. این آهنگ، "من همه را تسلیم می کنم" مدت ها پیش نوشته شده است، اما پیام آن به اندازه روزی که نوشته شد قدرتمند است. "من همه را تسلیم می کنم" در سال 1896 نوشته شده است. نویسنده جادسون دبلیو دیونتر می نویسد که او تلاش می کرد تا کنترل کامل زندگی خود را به مسیح عیسی بدهد: مدتی بود که بین توسعه استعدادهایم در زمینه هنر و رفتن به کار بشارتی تمام وقت مبارزه کرده بودم. بالاخره ساعت مهم زندگی من فرا رسید و همه را تسلیم کردم. روز جدیدی وارد زندگی من شد. من بشارتگر شدم و در اعماق روحم استعدادی را کشف کردم که تاکنون برایم ناشناخته بود. خداوند آهنگی را در دلم پنهان کرده بود و با لمس آکوردی لطیف مرا وادار به آواز خواندن کرد.» همه را به عیسی تسلیم می کنم، من همه را به او رایگان می دهم. من همیشه او را دوست خواهم داشت و به او اعتماد خواهم کرد، در حضور او به صورت زنده روزانه. خودداری کنید: همه را تسلیم می کنم، همه را تسلیم می کنم همه به تو ای منجی پر برکت من همه رو تسلیم میکنم همه را به عیسی تسلیم می کنم، فروتنانه در برابر پاهای او تعظیم می کنم. تمام لذت های دنیوی رها شده است، مرا ببر، عیسی، اکنون مرا ببر. همه را به عیسی تسلیم می کنم، مرا، نجات دهنده، کاملاً از آن خودت بساز. بگذار روح القدس را احساس کنم، واقعا بدان که تو مال منی همه را به عیسی تسلیم می کنم، پروردگارا، من خودم را به تو می سپارم. مرا از عشق و قدرتت پر کن برکت تو بر من نازل شود. همه را به عیسی تسلیم می کنم، اکنون شعله مقدس را احساس می کنم. آه، شادی رستگاری کامل! جلال، جلال، به نام او! تسلیم کامل به خدا به چه معناست؟ اجازه دهید با استفاده از یک تصویر قدرتمند شروع کنم که می تواند به عنوان یک استعاره برای ما باشد. افسری در نیروی دریایی بود که همیشه آرزوی فرماندهی یک کشتی جنگی را داشت. او سرانجام به آن آرزو رسید و جدیدترین و پرافتخارترین کشتی ناوگان را به او واگذار کردند. یک شب طوفانی، هنگامی که کشتی در دریاها شخم می زد، کاپیتان در حال انجام وظیفه روی پل بود که به سمت بندرگاه نور عجیبی را دید که به سرعت با کشتی خود بسته می شد. فوراً به علامتدار دستور داد که این پیام را به کشتی ناشناس بفرستد: "مسیر خود را ده درجه به سمت جنوب تغییر دهید." فقط لحظه ای نگذشته بود که جواب آمد: "مسیر خود را ده درجه به سمت شمال تغییر دهید." کاپیتان که مصمم بود کشتیاش در صندلی عقب قرار نگیرد، دستور فرستادن را گرفت: «مسیر را ده درجه تغییر دهید - من کاپیتان هستم!» پاسخ برگشت، "دوره خود را ده درجه تغییر دهید - من سیمن کلاس سوم جونز هستم." کاپیتان که خشمگین بود با دستان خود چراغ سیگنال را گرفت و شلیک کرد: "من یک کشتی جنگی هستم." پاسخ برگشت. "مسیر خود را تغییر دهید، من یک فانوس دریایی هستم." کاپیتان بهتر است مسیرش را عوض کند! اگر مسیرش را تغییر ندهد، عواقب وحشتناکی را متحمل خواهد شد. کشتی او غرق می شود و او در نهایت روی صخره ها می رود! داستان سناریویی را به ما نشان می دهد که برای همه ما مشترک است. به نوعی نشان دهنده مبارزه ای است که ما با خدا داریم. این مبارزه ما را نشان می دهد زیرا بسیاری از اوقات، ما مانند کاپیتان فکر می کنیم که بهتر می دانیم. ما اراده خود را اعمال می کنیم. ما کاری را که می خواهیم انجام می دهیم. ما می خواهیم مسیر خود را از میان دریاهای زندگی انتخاب کنیم. ما زندگی خود را بدون خدا می گذرانیم و گاهی اوقات در نتیجه آن با فاجعه مواجه می شویم. اگر تسلیم محبت خدا، هدایت خدا و اصول موجود در کلام نشویم، در مسیر خود به موانعی برمی خوریم که می توانند کشتی ما را غرق کنند. |